در وضعیت به شدت غیر طبیعی ایران امروز بسیاری از مردم، زندانیهای سیاسی و ظلمی که به آنها میشود را فراموش کردن و آنها هم با اعتصاب غذا و در معرض خطر قرار دادن خود بنوعی از افرادی که فراموششان نکردن، انتقام میگیرن
گرچه یک زندانی سیاسی حق دارد که اعتصاب غذا کند، او حق دارد از اراده و اختیار خود در گرفتارترین لحظات زندگیش، استفاده ببرد ولی به وضعیت ایران امروز هم توجه کنیم، عکسهای خمینی و خامنه ای که در دو سال پیش از بسیاری مکانها، خیلی عادی بیرون رفته بود امروز، برگشتن
آری مردم ایران بعد از ورشکستگی جنبش سبز، عقب نشینی کردن، آنها میتوانستن اینقدر عقب نروند ولی رفتن و خیلی عادی حکومت هم جلو آمده و جاهای خالی از اراده آنها را پر کرد، آری ایرانیان رو به بی عار و دردی گذاشته َ ن تا بتوانن در اوج مشکلات امروز زندگی کنن و اگر در سه دهه پیش، آتش سوزی سینما رکس آبادان، ظرف چند ماه، حکومت پهلوی را از پای در آورد امروز دیگر کمتر اتفاقی (با این همه هزینه بیهوده که داده شد و به جایی نرسیدیم) قادر هست، هیجان عمومی تولید کند و اعتصاب غذا در این شرایط، داغگذار و حتی بی نتیجه است
چقدر نافهمی سیاسی و عملی انجام شد تا به اینجا رسیدیم؟
هدف این قلم، توجیه رفتار مردم نیست که بیش از همه به آن انتقاد کرده بلکه اینست که با شناخت صحیح هر چیز، بهای صحیح پرداخته شود و زندانیان سیاسی از اعتصاب غذا بهتر هم میتوانن، انجام دهند و آن هم تعهد دادن به خود است که بعد از این، هیچ نافهمی اعتقادی، سیاسی و ... را تائید نکنن که با همین ایران بالاخره گلستان خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر