(مکالمه ای درباب موسیقی و محبت)
- ایرانی ها یتیمن
= آره از هر دو والدین و تو هر جای دنیا که باشن
- همه جا خشونت وجود داره ولی از صبح تا شب ما با خشونتی مضاعف روبرو هستیم
= فکر نمیکنی این خشونتها اونقدر وجودمون را فرسوده میکنن که حتی تو خونه هم نمیتونیم با محبت با دیگران ارتباط برقرار کنیم؟
- آره آدم خود به خود با دیگران فاصله پیدا میکنه و نمیفهمه برای چی؟! انگار با خودش یخ میزنه
= چه کسی میتونه این یخ ها را آب کنه وقتی که اونا هم خودشون یخ زده هستن؟
- حرف زدن راحت میتونه ولی هم با صدها سانسور مواجه ایم هم اینگونه صحبتها فضا میخواد و براحتی نمیشه پس فکر میکنم موسیقی میتونه اینکار را بکنه، هم فضا را درست میکنه و هم اینکه خودش بطور مستقیم دلها را به هم نزدیک میکنه
= منم فکر میکردم میشه ولی الان دیگه نمیشه، ما روزی نبود که صدای موسیقی از خونمون بیرون نیاد ولی الان دیگه نمیشه، بزرگترها که اصلاٌ حوصله هیچ نوع موسیقی ندارن و براشون عین سوهان میمونه و کوچیکترها هم که غرق این هیپ هاپها شدن و ااز بیشتر اونها حس محبت پیدا نمیشه کرد
- آره اکثر اونها برای رقصیدن خوبن نه برای همیشه گوش کردن
= البته موزیک از ماهواره و تلویزیون و رادیو پخش میشه ولی تو ایران ارتباط موسیقیایی خونواده و جامعه با تغییر عجیب سلیقه ها و سانسور های حکومتی و فرهنگی به شدت مختل شده
- تلویزیون خودمون را که ولش کن ولی موسیقی ماهواره هم که شکل نداره یک دفه اینطوری بلافاصله بعدش یه طور دیگه و بسیاریش بنا به سلیقه جوونهای ایران از همین هیپ هاپهاست، اصلاٌ میدونی که این نوع موسیقی ها تو همه جای دنیا طرفدار دارن ولی نه اینقدر که تو ایران جریان ساز شده ن؟
= مسابقه یورو ویژن امسال را دیدی؟ از بیست و یک آهنگ که به مسابقه رفت فقط یک آهنگ شاید اینطوری بود
- البته بیشترشون شاد بودن و مشکل بسیاری از موسیقی های ایرانی هم اینه که فقط نوستالژی و غم ندارن بلکه افسردگی آه و ناله دارن = آره یک دوست خارج نشین دارم میگه "مگه مریضید ازاینها میخونید و گوش میکنید؟" هر چی از ارزش موسیقی غم برای ایجاد محبت گفتم، گفت موسیقی که آدم را سرشار از محبت میکنه اینجا خیلی زیاده ولی دلیل نمیشه اینطوری باشه، حتی عربها و ترکها و هندیها را مثال زد
- میدونی به فرهنگ ما ایرانی ها هم ربط داره، ما غم پروریم و غم را دوست داریم برای همین هم یک موسیقی معمولی خارجی را اگه با احساس بخونیم اینطوری از کار در میاد
= ولی خیلی چیزها فرق کرده
- آره یک عده از ترس اینکه از اینطرف پشت بوم پایین نیفتن، اونقدر میرن عقب که از اون طرف پایین میفتن
= چه بایستی کرد؟
- من چهل سالمه و فکر میکردم که پدران و مادران ما با موسیقی زیاد الفت نداشتن برای همین هم خیلی با صدای موسیقی تو خونه که اگه ولمون میکردی 24 ساعته بود، نزدیکی ندارن ولی الان بسیاری از هم نسلها را که مثل خودم بودن، میبینم، شاید هفته ای یک بار هم خودشون موسیقی انتخاب و روشن نکنن مگه از تلویزیون و ماهواره و البته میگن ما تو ماشین گوش میکنیم ولی زیاد هم راست نمیگن مگه مجبور بشن
= میخوای بگی به پخش موسیقی های انتخابی ربط داره نه هر نوع پخش موسیقی؟
- آره بیشتر این مهمه که خودت موسیقیرا انتخاب کنی و پخش کنی و روی مودش بیفتید و با اون الفت پیدا کنید و حتی چند بار پشت سر هم گوشش کنید در صورتیکه رادیو و تلویزیون و ماهواره این امکان را به آدم نمیدن
= شاید اینطوری بشه سلیقه خونواده را به هم نزدیک کرد البته اگه وقت داشته باشن
- من یک ام پی تری پلیر با یک بلندگوی شارژی دارم که کیفیتش خوبه، وقتی تو هر میهمونی میرم و روشنش میکنم ذوق زده میشن، انگار یک امکان جدید به زندگی اضافه شده، البته خیلی طولانی پخش نمیکنم که خودمم بیرون میکنن و این بلندگو هم که عین نارنجکه تو سرم میندازن
= مگه خودشون امکان پخش موسیقی ندارن
- هم یادشون رفته هم حوصلش را ندارن و هم به حس بعضی افرادی که موسیقی گوش میکنن هم ربط داره و انگار میتونن این حس را منتقل کن
= چی؟
- بایستی با صدای موزیک و حس اون خیلی نزدیک باشی تا بتونی منتقلش کنی، وقتی یک کنسرت میری همه حس سالن به موسیقی ربطی نداره بلکه حس آدمهایی که به عشق اون موسیقی از دور و نزدیک به هم ملحق شده و لذت میبرن هم تو فضا تشدید میشه
= چقدر جالب گفتی! درکش میکنم
- پس بایستی تو خونواده و خونه دقایقی از روز صدای موسیقی انتخابی که همه را به هم نزدیک میکنه شنیده بشه، این امکان بسیار موثر در دسترس همه هست ولی چرا استفاده نمیکنن تا به هم نزدیک و نزدیکتر بشن و گرد خشونتهای این یتیم خونه و یتیم بودن و تنها بودن را بیرون بریزن؟
عکس با اضافه شدن نتها از Josef B Wirthlin