۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

خشونت عادي و فوق العاده حکومت بعد از اول اسفند چگونه ميشود؟

حالا که در اين زمان مهم، ديوار آهني جلوي منزل موسوي کشيده شده و حاکميت به گروه موثري از طرفداران خود ديگر نيازي ندارد و به نوعي سوخته شدن اصلاح طلبان حکومتي را براي کنترل مخالفين خود درک کرده است، بايد خشونت حکومت را در سه دسته به شکلي جديد، نگاه کرد:

حکومت که طرفداري طبقه سنتي جامعه را با در اختيار داشتن آخوندهاي قم بخصوص بعد از منتظري و تاج گذاري خامنه اي در قم، شاهد هست و از طرف ديگر به وضوح حمايت آمريکا و اروپا و قدرتهاي شرقي را مشاهده ميکند، با در دست داشتن نماد مذهب حکومتي و شيعه در برابر عربستان، از خشونت ورزي به اين سادگي ها، دست نميکشد پس:

خشونت عادي: خشونت عادي همانست که در تمام مدت خود حتي موسوي و خاتمي هم در زمان خود از آن براي کنترل مخالفين جمهوري اسلامي استفاده ميکردن، حکومت به اسم رعايت شعائر اسلامي، جلوي تمام آزادي ها را گرفت و با تبليغات بسيار، فرهنگي عقب مانده بوجود آورد تا بعد از آن خود مردم کوچه و بازار با برچسب زدن به مخالفين اسلام تندرو، حافظ وضع موجود باشن و از آينده که از بين ميرود حتي وحشت داشته باشن و بعد از سوخته شدن اصلاح طلبان حکومتي، ديگر اين سرکوب و خشونت عادي قادر به کنترل اوضاع نخواهد بود

خشونت فوق العاده: کاربرد اين خشونت در زمانهاي خاص براي حکومت بوده شامل خشونت عريان در صحنه: گروه سرکوب و چماق و اسپري وموتور و تک تيرانداز ... در پشت صحنه: بازداشت و اعترافات تلويزيوني که خود نشانگر شکنجه هست و تجاوز و کشتار و اعدام سراسيمه .... و اين خشونت فوق العاده هم چنان ميتواند موثر باشد که مخالفين بعد از گروه خاتمي هنوز خود و انديشه هاي خود را جمع و جور نکردن ولي به جاي اولي مينشيند و اين يعني ديگر وضعيت مملکت براي حکومت، به شکل فوق العاده و بحراني در خواهد آمد و اين کاربرد دائمي خشونت عريان به معناي بسط خشونت هم خواهد بود، چون خيلي ساده در نظر بگيريد: افراد غير مزدور، در ميدان جنگ ديگر به دنبال پيروزي هستن نه فرار و اين بسط خشونت و ميدان جنگ، ترس را از بين ميبرد و حد خشونت دو طرف را بالا ميبرد و حکومت را مجبور به اعمال خشونت دسته سوم ميکند।

خشونت غیرعادی: کاربرد اين خشونت در تاريخ جمهوري اسلامي با اين حد مخالفين بيشمار که ديگر قادر نيست هزاران نفر را در چند روز در زندانها بکشد بدون آنکه آب از آب تکان بخورد، تقريباٌ بي سابقه است، با اين خشونت حکومت مجبورست تمام موافقين خود را که تا حالا در بخشهاي ويژه ادارات به بخور بخور مشغول بودن، به صحنه بياورد تا جلوي اعتصاب سايرين را بگيرند و اين گروه که تاکنون بيشترين طرفداران آنها بودن و در تمام سي و اندي سال پيش به جمهوري اسلامي و به خامنه اي چندين بار راي دادن و ملاهاي خبرگان و مجلسيان را انتخاب ميکردن چون موافق پول هستن نه حکومت به سرعت جاي خود را عوض ميکنن و اين ملاي حکومتي که سابقه سينما رکس آبادان و سوزاندن زنده زنده بيش از پانصد نفر را آنهم جلوي خانواده شان، در پرونده دارد دست به خشونتهايي به شدت کور ميزند ولي اينبار تاريخ مصرف خارجي خود را هم به کل تمام ميکند و براي ابد در تاريخ سياسي اين مملکت ميسوزد که براي آيندگان، بسيار مفيدست।

البته اين دسته خشونتها اگر مخالفين داراي عقلانيت سياسي و برنامه باشن و جلودارهاي دو پهلو باز هم آنها را به سوختن نکشانن، ميتواند خيلي سريع و کوتاه مدت باشد و حتي کم اثر باشد و حاکميت را زودتر به تسليم وادار کند که اگر طول بکشد و مخالفتهاي باري به هر جهت، آينده نزديک راهم ميتواند به شدت بسوزاند ولي هدف از نگارش اين مطلب اينست که بدانيم از بعد از اول اسفند بسط خشونت اصلاٌ به نفع بلند مدت حاکميت نخواهد بود।

۲ نظر:

  1. یک حکومت خون خوار دروغ و دزد و هرچی که میشود به یک شیطان انتصاب نمود را میتوان در این حکومت آخوندی دید

    پاسخحذف
  2. thanks alot
    you will know all our problem in iran ......
    be green

    پاسخحذف