‏نمایش پست‌ها با برچسب نوگرایی اسلامی، از کافی تا منتظری، فرصت طلب مذهبی، دزدین انقلاب، تبلیغات اسلامی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب نوگرایی اسلامی، از کافی تا منتظری، فرصت طلب مذهبی، دزدین انقلاب، تبلیغات اسلامی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

مذهبی های فرصت طلب میخواهن منتظری را کافی سال 57 بکنن!

مبادا دوباره ساکت بنشینیم و یک گروه که انقلاب 57 را به بیراهه کشاندن، دوم خرداد را از بین بردن اینبار جنبش سبز را به بیراهه بکشانن؟

آنهایی که در حال و هوای روزهای جنبش 57 بودن خوب میدانن که فضای مذهبی جریان داشت که آدمهای مخالف با مذهب هرچی هم که سیاسی بودن، قادر به کاری نبودن جز نشستن و به اخبار گوش کردن و خلاصه مذهبی ها و دولت فخیمه و آمریکا کردن آنچه را که نبایستی میکردن و وضع را به امروز رساندن

آیت الله منتظری در اینکه چندین دوره در زندگیش داشته ولی چون همیشه آخر و عاقبت یک کار و یک شخصیت مهم هست، او با عاقبتی مثبت در حافظه تاریخی باقی خواهد ماند گرچه در اینکه یکی از باعث و بانیهای اصلی وارد شدن بحث ولایت فقیه در قانون اساسی او بوده شکی نیست و در اینکه تحت یکسری جریانات و سلایق متفاوت، حکومت با خانواده او هم در افتاد هم شکی نیست و بعد هم در این که اختلاف سلیقه حکومت داری او و دقاعش از قربانی های اواخر جنگ تا امروز، از او یک فرد مبارز و ظلم ستیز ساخت هم شکی نیست

باز هم با اتفاقات عجیبی این مملکت را فرا گرفته و مذهبی ها عجیب به تکاپو افتاده و آزادیخواهان واقعی که غیر مذهبی هم هستن مجبور به سکوت و تماشای اخبار میشون
اینبار هم این ائتلاف چپهای مذهبی و مذهبی های دروغگوی آزادیخواه که در پس ظاهر خیر خواه خود از دروغگوترین افراد تاریخ ایران بوده ن با این خمینی بزرگ کردنشان به تکاپو افتاده ن
سازگارا که منتظری را پدر معنوی جنبش سبز میداند تا عبدالکریم سروش که او را مبارز حسینی قلمداد میکند و بگیرید و بروید تا هیهات فلک
واقعاٌ این وضع مشمئز کننده هست، چرا اینها دست از سرما بر نمیدارن و از هر کجا که کیش میشوند از یک سوراخ دیگر سر در میارن؟
امان از وقتی که غیر مذهبی ها استخوان در گلو همش نظاره گر باشن که اینها چگونه مردم را به رقص در میارن

منتظری به طور کلی فاقد آیتمهای یک اصلاح طلب حکومتی بود، او حتی روشنفکر چپی هم نبود وهمین موسوی ها و خاتمی ها در اوج درماندگیش دفاعی از او نکردن، مخالفتش با ولایت فقیه دلیل همسویی او با اینها نمیشود که محمد خاتمی در تمام 8 سال ریاست جمهوریش دفاع جانانه از ولایت فقیه میکرد و دائم از عمود خیمه نظام دم بر میآورد و همینطور میرحسین موسوی در زمان خلع او از قائم مقام رهبری تمام عیار در جبهه روح الله خمینی قرار داشت

اگربپرسیم که اسلام چگونه توانست انقلاب ایران را بدزدد؟ بایستی به نقش روشنفکرهای آن زمان دقت کرد که به راحتی یا گول خوردن یا احمق بودن، باید به نقش مراسم سوگواری برای آخوندی به نام کافی دقت کرد، بایستی به رژیم شاه نگاه کرد که فعالیت همه گروه ها را که نام اسلامی داشتن آزادانه تر از مابقی میگذاشت
آن زمان اسلام، رهایی بخش و پیشرفت دهنده تلقی میشد همین اسلامی که به خوبی و تمام و کمال اجرا شد و قوانینش در ایران رعایت شد و حجاب اجباری شد و مشروبات الکلی ممنوع شد و با هر جای دنیا به خاطر آن دوستی و دشمنی براه انداخته شد ولی وضعی درست شد که شاید هیچ خدایی دیگر به این خرابکاری و عقب ماندگی و دزدی و جنایتکاری هم نبوده است

ولی امروز هم یک گرایش دیگر اسلامی به عنوان رهایی بخش عنوان میشود و حسینعلی منتظری هم به عنوان یک الگوی او ارائه میشود حال اینکه همین منتظری با همه ظلم ستیزی با آن اسلامش چه نسبتی با یک جامعه امروزی با قوانین عادلانه میتواند داشته باشد؟ و اینکه با تبلیغات دوباره نوعی از اسلام سراسر جهل را براحتی در میان سکوت بخش بزرگی از جامعه حقنه میکنن و طرفدار درست میکنن