۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

خطر! وقتی پدر خوانده نتواند بر علیه سپاه مافیایی امروز دم بر آورد


پدر خوانده یعنی کسی که روابط مافیایی با قدرت دارد و میخواهد این قدرت در خانواده َ ش متجلی باشد  و هاشمی رفسنجانی این ويژگی را به خوبی داشته ولی اینک وقتی میگوید:
متاسفانه برخي محافل و افراد و رسانه‌هاي معلوم‌الحال، مباحثي را در خصوص خبرگان مطرح مي‌‌كنند كه اين‌گونه به جامعه القاء كنند كه اينجانب تشنه رياست بر جايگاه و مسند خاصي هستم. در صورتي كه به گواه تاريخ و گواهي شخصيت‌هاي موجود و نظام، بحمدالله هيچ‌گاه و در هيچ مقطعي به دنبال پست و مسئوليت نبوده‌ام


پس پدرخوانده در این روزها که عده ای سعی دارن او را از خبرگان رهبری خارج کنند، تمایل خود را برای بازنشستگی نه جنگیدن ابراز میکند، حال این سوال را از خود بپرسیم که چگونه یک پدر خوانده در حالیکه باندبازی های  همان حکومت همچنان ادامه دارد، بازنشسته میشود، این که دیگر خط امامی های سابق نیست که کمی تا قسمتی دچار تغییر شدن و قدرت را از دست دادن؟

پاسخ را  در قدرت پدرخواندگی، پی گیری میکنیم  که همان اعمال نفوذ در سیاست و جامعه است  به واسطه قدرت و سرمایه آنهم از طریق بازی های پشت پرده و از این منظر قدرت و نفوذ هاشمی رفسنجانی پس از دوره جدید که سپاه سردسته باند بازیهاست و با او هم به شدت مخالفست، از بین رفته ولی چند سوال مهم دیگر:
آیا سپاه در زمان قدرت پدر خواندگی او کاره ای نبود یا با او موافق بود و امروز مخالف شده است؟
تغییر باندهای مافیایی چگونه است؟

پاسخ سوال اول را اینطوری میتوان داد که:
سپاه در زمان قدرت او تا کنون تغییر کرده به این شکل که عده از تندروهای اسلامی صرف نظر از اینکه دارای چه موقعیتی در سپاه بودن و در زمان جنگ چه کاره بودن، به واسطه اساسنامه این سازمان نظامی توانستن به قدرت برسند و از آنجا که این تندروها با  هاشمی از آغاز مشکل داشتند پس او طی این مدت قدرتش در این سازمان سیاسی را از دست داد و از طرف دیگر هم باز این افراد تندرو توانستن نقطه کور حکومت اسلامی را پیدا کنند که همانا، قدرت مطلقه در دست کسی بود که فاقد قدرت ذاتی برای اعمال این قدرت بود پس با ئتلاف با او توانستن سپاه را به بزرگترین قدرت اقتصادی تبدیل کنند و با وصل شدن چکمه نظامی به فردی مطلقه ولی هیچ کاره، او هم به قدرت رسید و این یعنی تجلی مافیای جدید
پس به پاسخ دو سوال میرسیم، نه! چون سوال مهم دیگری در این بین میماند
این چه عاملی بود که از میان آن همه عوامل در جنبش 57، اول رفسنجانی و بعد خامنه ای به قدرت پدر خواندگی میرسند؟

در اینجا باید دوباره گفت که در جهان سوم هیچ مافیا و پدر خوانده ای به جز داشتن روابط محکم و پشت پرده با ابرقدرتها بوجود نمی آید و دلیل این نوع قدرت یافتن را فقط و فقط بایستی در روابط با ابرقدرت خارجی دانست و وقتی هاشمی رفسنجانی اینگونه میگوید:
تكليف نظام اسلامي و مردم براي مقابله با اين‌گونه افراد و گروههاي معاند كه ممكن است هنوز هم عوامل اندك آنها با اعلام مواضع و شعارهاي تند و تخريبي در پي تضعيف نظام باشند روشن است كه نمونه آن در 25 بهمن ماه به روشني اتفاق افتاد
پس این تغییر باند مافیایی با اجازه بزرگترها انجام شده و آنها خود زیراب هاشمی را کشیده و از او میخواهند فعلاٌ مهره ای ضعیف ولی مخالف نباشد وگرنه یک پدر خوانده را به این راحتی نمیتوان به این شدت از انفعال کشاند، به عبارت بهتر این گروه مافیایی جدید و عملیاتی که خامنه ای و سپاه  انجام میدهند، تاریخ مصرف خارجی دارد و به این علت هم میبینیم تو شلوغی ها صدای آمریکا و بی بی سی فارسی مثل بچه خوب خودشان برنامه هایشان را از ماهواره ای مهم  قطع کردن و هاشمی هم اینطوری علیه 25 بهمن حرف میزند.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر