یک حکومت دیکتاتوری با "ترس" حکومت میکند و گاه گداری بنزینهای ضد ترس! بدست می آیند همانطور که در کشورهاي عربي ديکتاتوري، اين ترس تا حد زيادي نسبت به گذشته در حال رنگ باختن ست که میتوانند باعث حرکت های موثر علیه این حکومتها شوند ولي ببينيم اینبار هم که از جنبش تونس و مصر، در ايران حرکتي بوجود آمد، چه شد و ميشود؟
شاید فکر کنیم که حالا زودست که بفهمیم این بنزین چقدر کارآیی دارد ولی:
* بنزین ضد ترس را باید با حساب و کتاب، درون موتور جنبش ریخت تا به حرکت در آید نه اینکه بی حساب و کتاب بر روی خود جنبش ریخت و آتش زد که کم کم حتی ترس را بیشتر هم بکند
* اگر حرکتهای بی نتیجه سال گذشته جنبش سبز نبود و این حرکتها امسال بوجود می آمد اثر بهتری داشت چرا که از پارسال یک حکومت بی نقاب نظامی و وحشی و جانی با بی عاری مردمان و رهبران سیاسی ایران براحتی دارد زندگی میکند و نهایت موفقیت هر جنبشی اینست که این حکومت درست نشود و اگر شد که بایستی بوفور هزینه داد یا آرزوی فروپاشی داشت
و اما پیشنهاد: اول بایستی از این بنزین استفاده کرد و ترس خود را از انقلاب کم کرد و به اصلاح تصوری دلخوش نباشیم که برای هزینه ندادن، هر روز هزینه بی نتیجه دهیم، یعنی ضعف تئوریک را از بین ببریم
دوم: بایستی از این بنزین استفاده کرد و کم کم حرکتهای ضد حکومتی را درون جامعه بسط داد نه اینکه بدون برنامه، حتی اختلاف هم انداخت چرا که اساس غافلگیری را از دست دادیم و به فرض با یک آتش سوزی و یک شهید سازی که در این عملیات انتحاری متاسفانه به دست می آیند، امکان حرکت جمعی و ناگهانی را نداریم به عبارت دیگر بر خلاف رهبران جنبش سبز! این خاتمیان بی عار و درد که همواره به فکر آلت دست کردن مردم برای نمایش قدرت خود و چانه زنی برای باقی ماندن در حاکمیت استفاده میکنند بایستی از حرکتها حماسه های با ارزش ساخت که ارزش هزینه دادن را داشته باشن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر