اگر جنبش 57 را انقلاب بدانید (که من نمیدانم) این انقلاب، دو سوی کاملاٌ مشخص داشت: 1- از بین رفتن دیکتاتوری 2- رهایی ایران از چنگ استعمار آمریکا که حامی و حافظ محمدرضا پهلوی و نفت ایران بود، حال نگاه کنیم وضعیت امروز از لحاظ دیکتاتوری حاکم مطلقه و مادام العمر و غیر پاسخگو که فرقی با گذشته ندارد و هنوز نظام 2500 ساله شاهنشاهی در ایران از بین نرفته ولی از لحاظ استقلال چی؟
نکته ظریفی در اینجا وجود دارد و آن اینست که استقلال مملکت به معنای جهت گیری سیاسی یک کشور برای حفظ منافع ملی و رشد آنست پس از این بابت چون بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر مسلمان و حدود 50 کشور اسلامی! در زمین امروز وجود دارن، پس حکومت اسلامی ایران که هم جهان سومیست و هم در کشورهای مسلمان دست آشکاری دارد، فاقد کوچکترین استقلال مالی و سیاسی و ملیست که این واضح تر از آنست که نیازی به شرح بیشتر داشته باشد و از طرف دیگر آیا وابستگی این حکومت اسلامی به قدرتهای جهانی و خود همین آمریکا کمتر از محمدرضا پهلوی ست؟
در این مورد، سیاست دروغ و کی چه میگوید را باید رها کرد و در این وبلاگ به وفور دلایل رابطه حکومت فقیه و آمریکا، شرح داده شده و بعد هم میتوان به کشورهای نفت خیز و جهان سوم نگاه کنیم مثل کشورهای عربی در خاورمیانه یا آفریقا مثل همین لیبی ( که به ظاهر مثل حکومت ایران ضد آمریکاییست ولی ...) و سودان و یا در آمریکا مثل ونزوئلا .... تا متوجه شویم چقدر کشورهای دیکتاتوری در جهت منافغ قدرتهای بزرگ و حتی تحت حمایت آشکار و پنهان آنها هستن و بخش اصلی اقتصاد نفت، در واقع به این کشورها وابستگی ندارد و مال کشورهای پیشرفته و بخصوص در جهت منافع آمریکا و سایر قدرتهاست وووووو
پس اگر 57 انقلابی بوده پیروز که نشده هیچ، بلکه کاری هم صورت نداده به جز آوردن تفاله های ذهنی افراد در جلوی دیدگان آنها که این طبق اصول معکوس، خاصیت زیادی دارد و خواهد داشت، پس ضد انقلاب 57 چه افرادی میشوند به جز همین حکومت مطلقه و ایادیش؟
نکته ظریفی در اینجا وجود دارد و آن اینست که استقلال مملکت به معنای جهت گیری سیاسی یک کشور برای حفظ منافع ملی و رشد آنست پس از این بابت چون بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر مسلمان و حدود 50 کشور اسلامی! در زمین امروز وجود دارن، پس حکومت اسلامی ایران که هم جهان سومیست و هم در کشورهای مسلمان دست آشکاری دارد، فاقد کوچکترین استقلال مالی و سیاسی و ملیست که این واضح تر از آنست که نیازی به شرح بیشتر داشته باشد و از طرف دیگر آیا وابستگی این حکومت اسلامی به قدرتهای جهانی و خود همین آمریکا کمتر از محمدرضا پهلوی ست؟
در این مورد، سیاست دروغ و کی چه میگوید را باید رها کرد و در این وبلاگ به وفور دلایل رابطه حکومت فقیه و آمریکا، شرح داده شده و بعد هم میتوان به کشورهای نفت خیز و جهان سوم نگاه کنیم مثل کشورهای عربی در خاورمیانه یا آفریقا مثل همین لیبی ( که به ظاهر مثل حکومت ایران ضد آمریکاییست ولی ...) و سودان و یا در آمریکا مثل ونزوئلا .... تا متوجه شویم چقدر کشورهای دیکتاتوری در جهت منافغ قدرتهای بزرگ و حتی تحت حمایت آشکار و پنهان آنها هستن و بخش اصلی اقتصاد نفت، در واقع به این کشورها وابستگی ندارد و مال کشورهای پیشرفته و بخصوص در جهت منافع آمریکا و سایر قدرتهاست وووووو
پس اگر 57 انقلابی بوده پیروز که نشده هیچ، بلکه کاری هم صورت نداده به جز آوردن تفاله های ذهنی افراد در جلوی دیدگان آنها که این طبق اصول معکوس، خاصیت زیادی دارد و خواهد داشت، پس ضد انقلاب 57 چه افرادی میشوند به جز همین حکومت مطلقه و ایادیش؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر