روح الله خمینی در 12 بهمن در بیش از 300 جمله فقط دو بار اسلام میگوید، این در زمانیست که عده زیادی فریاد میزدند:
ما همه سرباز توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی
و باز این در حالیست که وقتی کاملاٌ مسلط شد در هر جمله چند اسلام میگفت و او که اظهار کرد نمیخواهد حکومت کند و پس از بازگشت برای مدت کوتاهی در قم ساکن شد ظرف مدت کوتاهی آنطور شد که حکومت ملاها جزو رکن اساسی کل زمان و مکان محسوب شد و این در کنار تحقیر ابرقدرتها که باعث تب استعمار ستیزی آن زمان بود نمایش واضحی برای خشونت حکومت اسلامی ایران دارند که:
1- اسلام و ایران: حتی آن موقع هم ایرانی ها دنبال حکومت اسلامی و تفسیری از اسلام که از هر جای زمان و مکان بیرون آید نبودند و اسلام ایرانی یعنی "اسلام سهل انگارانه" حالا هم بعد از 32 سال تبلیغات، هرچند عمده ایرانیها در هر گروه و طبقه ای به شدت از لحاظ فرهنگی، عقب گرد کرده و اُمُل شده َند، ولی باز هم به جز وابستگان حکومتی، عموم مردم از لحاظ همان فرهنگی هم خواهان این حکومت اسلامی نیستند
دلیل خشونت بی حد و حصر این حکومت در تمام سالهای گذشته هم فقط مربوط به مفهوم انقلاب نیست بلکه به همین تضاد فرهنگی ایرانی با باورهای سنتیش مربوط ست و به مفهوم فراگیرتر، عمده ایرانیها که هم نماز نمیخواندن و نمیخوانن و هم در برابر "اسلام حقنه شده" که تمامی عرصه های زندگی را در بر میگیرد بسیار سهل انگار بوده و هستن و تنها با حفظ شیعه گری و عزاداری حسینی آنهم یکبار در سال میخواستن و میخواهند تمامی نقص اسلامی روزانه خود را برطرف کنند و خود را هم خیلی مسلمان میدانستن و میدانند، تنها با این خشونت به اصل اسلام پیوند زده شدن
2- ابرقدرت ستیزی واهی: تمام حکومتهای پوشالی مثل همین قذافی، چاوز، ملاعمر، صدام حسین حتی فیدل کاسترو وووو بوده که خشونت بی حد حکومتها را توجیه کرده و این دومین ابزار خشونت ورزی حکومتست
3-اسرائیل ستیزی و اسلام: این سومین پرچم اعمال خشونت توسط این حکومت اسلامیست که دست او را در سرکوب داخلی و خارجی باز میکند
و اما جریان اصلاح طلبی فعلی هرسه پرچم را در دست حکومت اسلامی، محکم تر میکند:
به عبارت بهتر وقتی که مهدی کروبی میگوید، ما را علنی محاکمه کنید و حکومت در هفته گذشته از ترس اطلاعات او تمام وسایل خانه َش را به جز تلویزیون و یخچال، از خانه خارج میکند و در زمان نخست وزيری همین میرحسین موسوی، اسرائیل از بزرگترین کشورهای، طرف معامله با ایران بوده است ( روابط ایران و اسرائیل در جنگ ایران و عراق - ویکی پدیا) او براحتی میتوانست بسیاری از اسرار پشت پرده حکومت را بیان کند در مقابل این جریان اصلاح طلبی هرگاه فعال شد، جریان اسلامی را به شدت غلیظ تر و مردمی تر و حکومتی تر کرد و هیچ نقطه نظر صریحی در برابر حکومت مطلقه ها و ابرقدرتها بخصوص آمریکا و انگلیس و اسرائیل که در زمان حکومت خود بخوبی میدانستن، بروز ندادن و با این سه پرچم در دست حکومت و حمایتهای پنهان و آشکار خارجی امکان ندارد در حال حاضر مبارزه بدون خشونت به سامانی برسد و همه مملکت به سمت خشونت هول داده میشوند.
gracias
پاسخحذف