۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

سکس و سیاست

حکومت اسلامی ایران، در تموم مدت سی سال آشی برای این مملکت پخته که تا سالیان سال میتونه بشینه و لذت مسموم شدن ایرانی را ببره
در مرحله اول اعراب مذکر در مورد سکس دامنه ای باز داشتن تا اسلام که آنهم این آزادی را با چند محدودیت برای مردها نهادینه کرد تا حدی که تجاوز به شکست خورده های جنگی را هم حلال میداند تا رسید به دست ایرانیهای وسواس اخلاقی (میگوین که این قضیه حجاب را عمر و بخصوص سلمان فارسی برای اسلام درست کردن ولی تاریخ قضاوت کرده است که تمدن هخامنشی بر ضد بی بند و باری جنسی تا حد حتی برقراری نوعی حجاب هم بپا خواسته) و این وسواس یک معجونی ازش درست کرد که بیا و ببین و تا امروز که به برکت سانسور همه جانبه حکومت، مسائل جنسی به بیماری تبدیل شده و خرابکاری آنهم گریبان همه عرصه های خصوصی و اجتماعی را فرا گرفته
موضوع اینه که وقتی مهمترین مسائل زیستی بشر به ترازنامه کفرشیطانی تبدیل میشود، سرکوب میشوند ولی از بین که نمیرون بلکه منحرف شده و خرخره بشر را سفت میچسبن
حالا دیگه وسواس اخلاقی ایرانی با فضایی توهم زده و توطئه نگر به اندرون و بیرون بازیگران سیاسی و .... نظاره میکنه و این عرصه فعالیتهای سیاسی افراد را تنگ خواهد کرد
از طرف دیگه عده ای زنان تشنه قدرت هستن و برخی مردان سیاسی هم هستن که از قدرت اجتماعی خود برای رقابتهای سکسی استفاده میکنن و در همه جای این کره خاکی دیده میشون ولی در ایران با سیستم اخلاقی مضحک و ویرانگر آخوندی اسلامی که دامنه گناه را آنقدر تنگ تعریف کرده که برای توالت رفتن هم ناچاریم حریم گناه را بشکنیم، این افراد با افشاگری مسخره، دچار نقطه ضعف شده و به بازیچه های قدرت طلبان و سیاست بازان تبدیل خواهن شد و بسیار حیفه که خودمون دستی دستی برای یک امر عادی، فردی را از گردونه مفید بودن به دور آلوده بودن بندازیم و بازیگران سیاسی اجتماعی خود را به مهره قدرت طلبان تبدیل کنیم
پس:
1- بایستی حد و میزان دیدگاه و تحمل اجتماعی را بالا ببریم
2- بازیگران اجتماعیمون از آغاز خود را درست معرفی کنن و دست از ظاهر سازیهای آخوندی بردارن تا هم ظرفیت اجتماع را بالا ببرن و هم از باجگیرهای نقطه ضعفی، آسوده شون
3- اینقدر شنونده و بازیگر پای سکس را به همه حریم زندگی خود بخصوص عرصه های مهم اجتماعی باز نکنن ولی در مسیر خودش آزادش بگذاریم تا دست و پای ما را نبندد در غیر اینصورت از این نیاز عجیب و غریب و سیری ناپذیر، دست آخر به جز کثافت چیزی عایدمون نخواهد شد

زمانی که عده ای به اتحاد رسیدن و پرچم سبز را در دست گرفته و سعی کردن بر تارک سیاست این مملکت بنشونن فکر نمیکردن که این جامعه مسموم و مریض خیلی کار داره تا بتونه به اون حد لیاقت زندگی سیاسی و اجتماعی که گمان میکردن، برسه ولی اگر خواهان هرج و مرج و نابودی این مملکت بعد از این حکومت که عمر زیادی نخواهد داشت نیستیم، از حالا بایستی به طور زیربنایی به فکر مسائل مملکت باشیم

در پایان شاید گذری به داستان کلینتون و مونیکا لوینسکی بد نباشد که در جامعه باز آمریکا صورت گرفت ولی توجه کنیم که این جدای از مسائل سیاسی پشت پرده، یک آژیر خطر برای فعالیتهای سیاسی بود وگرنه نه کسی کلینتون را دور انداخته و هنوز هم طرفدارای او در جامعه آمریکا بشدت به او علاقمندن و نه هیلاری و نه حتی مونیکا را و این نشون میده حد ظرفیتهای اجتماعی جامعه آمریکا به اندازه کافی در این مورد بالا هست که باید هم باشد و آنها در دراز مدت کاری به جریانهای سیاسی هم ندارن هر چند سلامت آنها را طالب هستن

۲ نظر:

  1. خاک بر سر بدبخت ضعیف النفس تو بکنن.
    بی شرفی و دیوثی امریکایی ها نشانه ظرفیته؟

    پاسخحذف
  2. ناشناس عزیز! میشه بگی خود تو داری چیکار میکنی؟

    پاسخحذف