۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

ادیان، تنها بر شعارهایشان افتخار میکنند نه آنچه هستند و میکنند!


- وقتی همه ادیان و مذاهب و آیین ها  تنها سنگ خود را به سینه میزنند و با باورهای ارثی زنده می مانند و تکثیر میشوند ... آنقدر به دنبال سیاهی لشگر و افزایش نفوس هستند  که به کیفیت معتقدین خود کاری ندارند  و صرفاٌ  "باورکرده" میخواهند، پس  اصلاٌ "خدا"  این تنها حقیقت جهان هستی، کجایشان بوده و کجایشان هست؟  و وقتی از آنها جز  مفهومی از قبیله گی،  چیز دیگری نتوان برداشت کرد، چرا خدا و حقیقت را تنها از  آیینهای  پر از جهل و ترس و خرافات گذشته برداشت میکنیم و خدایی دیگر را هم نمیشناسیم؟

 - آیا با این وصف،  زندگی دیگری به جز  "قبیلگی های بدوی"  بر روی کره زمین میتوان پیدا کرد  تا  زندگی را  در نادانی گذشتگان، وا نگذاریم؟

- آیا این همه حرص برای آویزان بودن در زمانی و مکانی به شدت کوتاه و محدود را باید مدیون گذشتگان بدانیم یا مدیون خودمان که آنقدر موجودات مشکل داری در درک حقیقت  بودیم  تا اول خود را  گنده کنیم که  همه جهان هستی را  هم مدیون خود بدانیم و بعد بخاطر خُردی  بیش از اندازه خود،  از پوچی جهان هستی شکایت بکنیم؟
....
و بدون این سه،  حقیقت،  زندگی و ارزش جهان هستی،  ما اینجا جز نابود کردن خود و کره زمین، چه غلطی داریم میکنیم که افتخاری هم داشته باشد؟
و وقتی تنها به شعارهای، پیشوایانمان  افتخار کنیم نه آنچه هستیم،  نه آنچه کردیم و میکنیم پس ............................................ 

۱ نظر:

  1. so nice
    وقتی همه ادیان و مذاهب و آیین ها تنها سنگ خود را به سینه میزنند و با باورهای ارثی زنده می مانند و تکثیر میشوند ... آنقدر به دنبال سیاهی لشگر و افزایش نفوس هستند که به کیفیت معتقدین خود کاری ندارند و صرفاٌ "باورکرده" میخواهند، پس اصلاٌ "خدا" این تنها حقیقت جهان هستی، کجایشان بوده و کجایشان هست؟ و وقتی از آنها جز مفهومی از قبیله گی، چیز دیگری نتوان برداشت کرد، چرا خدا و حقیقت را تنها از آیینهای پر از جهل و ترس و خرافات گذشته برداشت میکنیم و خدایی دیگر را هم نمیشناسیم؟

    پاسخحذف