شخصی مثل خمینی در کودتای 28 مرداد 32 نقش داشته است (مصاحبه اخیر ابوالحسن بنی صدر) آنهم کودتایی که بی شک از همان زمان هم از نگاه عمده ایرانی ها به شدت منفور بود و این شخص در سال 57 ظرف مدت کوتاهی تبدیل به اسطوره میشود، ماه نشین شده و بعد به دیکتاتوری نظامی و سرکوب گر تبدیل میشود و معلوم نیست تو همه آن 25 سال مردم و روشنفکران شریف ایران کجا بودن؟ به جز اینکه در کابوسی از سرکوب و شکنجه و عقب ماندگی دست و پا میزدیم و به عمد از خواب بیدار نمیشدیم و نمیشیم!
این قصه ها از داستان کربلا که بخش مهمی از هر سال را به خود مشغول میکند به شدت دردآور و گریه آور ترن.......
تا همین چند سال پیش به خاطر نبودن مدرک، کودتا عاملی صرفاٌ درونی دانسته شده تا اینکه آمریکا و انگلیس مدارک دخالت نه چندان پنهان خود را منتشر میکنن و در شب 28 مرداد سال 89 بی بی سی صدای فارسی حتی بیان میکند که سفارت انگلیس برای کاشانی در آن زمان ده هزار دلارفرستاد و از سرنوشت پول هم خبری در دست نیست... و در مصاحبه ای سفیر وقت دولت فخیمه در ایران با افتخار میگوید هر کس از سفارت انگلیس پول میگرفته، آدم وطن پرست و منطقی بوده است
که البته توی این ایران بی صاحب چرا که نه؟ حق او و تمام وطن پرستان منطقی خورده شده که حداقل نه مثل خمینی تا ماه که تا یک گنبد امام زاده بالا برده نشده اند.
آری زندگی کردن و پرسه زدن در سیاست این کشوربرای افرادی که با صداقت، حرکت میکند، نتیجه ای به جز افسردگی نخواهد داشت، در ایرانی که همه چیز در تبلیغات گم شده، کاش مردم و روشنفکران فهمیم ایران حداقل هیچی نمی فهمیدن تا مشقهای ازمابهتران به نام آنها نوشته نمیشد.
نقش همین بی بی سی در تشکیل انقلاب اسلامی و اسطوره شدن خمینی به هیچ وجه پوشیده نیست و این اوج افسردگی و مرگست که بعد از قرنها خرابکاری ملاها و مذهب تو این مملکت، رهبران مخالف دیکتاتوری ما هنوز هم از آخوند و شبهه آخوند تشکیل شده ن که طی سی سال گذشته پرونده مطلوبی در دفاع از آزادی نداشتن مگر همین یکسال پیش درست مثل خمینی در بازه زمانی 56-57 و صد البته خمینی در سال 57 خیلی گنده تر و با ارزش تر از امثال موسوی و کروبی ارزیابی میشد آنهم نه فقط توسط مردم که حتی از دید عمده روشنفکرها. هر چند اینبار هم در پیدا کردن نقش برای این رهبران در یک سال گذشته، بی بی سی بی تاثیر نبوده واین بازی تکراری و مفرح بی بی سی برای ما بازی نکبت و مرگ و زندگی بوده و خواهد بود
و البته تا این همه مردم ایران، سطحی، احساساتی و وابسته به تبلیغات هستن، چه آنها که بر ما با دیکتاتوری حکومت میکنن و چه آنها که جایگزین میشوند همه ازهمین وطن پرستان منطقی بوده و خواهند بود ولی به چه قیمت ما ایرانی ها اینقدر پست شدیم که اینقدر براحتی با همه نسلهای ما بازی میکنن؟
البته امیدوارم این دفعه اینقدر بدبختی بکشیم تا بلکه از پستی بیرون بیاییم نه کثافتهای خود را برای دوره های بعد و نسلهای بعد هم ببریم
این قصه ها از داستان کربلا که بخش مهمی از هر سال را به خود مشغول میکند به شدت دردآور و گریه آور ترن.......
تا همین چند سال پیش به خاطر نبودن مدرک، کودتا عاملی صرفاٌ درونی دانسته شده تا اینکه آمریکا و انگلیس مدارک دخالت نه چندان پنهان خود را منتشر میکنن و در شب 28 مرداد سال 89 بی بی سی صدای فارسی حتی بیان میکند که سفارت انگلیس برای کاشانی در آن زمان ده هزار دلارفرستاد و از سرنوشت پول هم خبری در دست نیست... و در مصاحبه ای سفیر وقت دولت فخیمه در ایران با افتخار میگوید هر کس از سفارت انگلیس پول میگرفته، آدم وطن پرست و منطقی بوده است
که البته توی این ایران بی صاحب چرا که نه؟ حق او و تمام وطن پرستان منطقی خورده شده که حداقل نه مثل خمینی تا ماه که تا یک گنبد امام زاده بالا برده نشده اند.
آری زندگی کردن و پرسه زدن در سیاست این کشوربرای افرادی که با صداقت، حرکت میکند، نتیجه ای به جز افسردگی نخواهد داشت، در ایرانی که همه چیز در تبلیغات گم شده، کاش مردم و روشنفکران فهمیم ایران حداقل هیچی نمی فهمیدن تا مشقهای ازمابهتران به نام آنها نوشته نمیشد.
نقش همین بی بی سی در تشکیل انقلاب اسلامی و اسطوره شدن خمینی به هیچ وجه پوشیده نیست و این اوج افسردگی و مرگست که بعد از قرنها خرابکاری ملاها و مذهب تو این مملکت، رهبران مخالف دیکتاتوری ما هنوز هم از آخوند و شبهه آخوند تشکیل شده ن که طی سی سال گذشته پرونده مطلوبی در دفاع از آزادی نداشتن مگر همین یکسال پیش درست مثل خمینی در بازه زمانی 56-57 و صد البته خمینی در سال 57 خیلی گنده تر و با ارزش تر از امثال موسوی و کروبی ارزیابی میشد آنهم نه فقط توسط مردم که حتی از دید عمده روشنفکرها. هر چند اینبار هم در پیدا کردن نقش برای این رهبران در یک سال گذشته، بی بی سی بی تاثیر نبوده واین بازی تکراری و مفرح بی بی سی برای ما بازی نکبت و مرگ و زندگی بوده و خواهد بود
و البته تا این همه مردم ایران، سطحی، احساساتی و وابسته به تبلیغات هستن، چه آنها که بر ما با دیکتاتوری حکومت میکنن و چه آنها که جایگزین میشوند همه ازهمین وطن پرستان منطقی بوده و خواهند بود ولی به چه قیمت ما ایرانی ها اینقدر پست شدیم که اینقدر براحتی با همه نسلهای ما بازی میکنن؟
البته امیدوارم این دفعه اینقدر بدبختی بکشیم تا بلکه از پستی بیرون بیاییم نه کثافتهای خود را برای دوره های بعد و نسلهای بعد هم ببریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر