معادله حکومتی: چرا افرادی که نصف حرفهای موسوی و کروبی نزدن با اعدام و شکنجه روبرو هستن و اینها آزادن هر جا میخوان برن و هر چه میخوان بگن؟ (البته آژادی موهبتی بزرگه که امیدواریم هیچ کس به بازداشت دیکتاتور نیفته ولی سوال سواله دیگه ما هم دنبال جواب)
از یک طرف حکومت دیکتاتور و توتالیتری را داریم که کمترین مخالفتی را برنمیتابد و جنبش سبزی که بقول خودش برای او به شدت خطرناک تر از جنگ ایران و عراق بود ( هر چند این جنگ برای آنها بد نبود) و باز بقول خودش سران فتنه ای که تو این مدت هر چه خواستن در مخالفت گفتن که تکرار بخشی از آن برای هر شخص با اسم و نشانی پرونده امنیتی - زندگی درست کرد و البته هزینه دهندگان از بیرون و درون نظامشان بودن و هستن
اول- اگر این جنبش اینقدر برایشان خطرناک بود که بود پس چرا هیچ نتیجه ای در بر نداشت به جز سرکوب بیشتر؟
دوم- چرا اینها سران مخالفین خود را رها میکنن و بقیه را نقره داغ میکنن؟
سوم- وضعیت حکومت، از لحاظ سیاسی و اقتصادی امروز به کجا رسیده است آیا آنها قدرت جلوگیری از این حرکتها را در آینده دارن و چه کنن تا همچنان اگر شد، نشود؟
با ورود آیتم سوم موضوع روشن میشود که آنها همچنان به اینها احتیاج دارن و اینها هم به خود لطف کنن و بیشتر از این با امامشان خود را ویران نکنن و گرنه اگر به کار کنترل جنبشهای فردا نیایند و در کنار امامشان منفور شوند بزودی دستگیر خواهند شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر