به سلامتی
چیرز
اللهم صل الا محمد و آل محمد
آره اتوبوس دموکراسی میخواست اینبار راه بیفته و یک عده هم به افتخارش، مینوشیدن و عده ای هم صلوات میفرستادن و این همان چیزی بود که ایران نیاز داشت تا گروه های مختلف بشینن و به روش خودشون برای دموکراسی، جشن بگیرن
البته یک عده از این صلواتها هم برای سلامتی دموکراسی گفته نشد، بلکه به شدت عصبی و در مخالفت افرادی که الکل میخوردن و پناه آوردن به خدایشان از شر شیطان رجیم فرستاده شد، به همین خاطر هم برخی از مخالفین مذهب با روغن داغ بیشتری به سلامتی هم مینوشیدن
"کله گرمها" یک آهنگ قردار گذاشتن و از بلندگوهای اتوبوس پخش میشد و وسط اتوبوس هم به قر دادن مشغول شدن
"کله شعاری ها" هم خیلی عصبی شلوغ بازی میکردن و میخواستن جلوشون را بگیرن ولی اونقدر تب شادی گرم بود که حریف نشدن
حاج آقا تو چرا دیگه؟ این اعمال کریه و کفر را چرا تماشا میکنی؟ پاشو تا از اتوبوس بیرون بندازیمشون!
ما همینطوری بزرگ شدیم تو طالبان که نبودیم
و حاج آقا در حالیکه بغل دستی را تشویق به دست زدن میکرد گفت:
نگاه کن این ناقلا چقدر قشنگ میرقصه، دمش گرم
بلند شد و داد زد دم همتون گرم!
که فریاد تشویق بلند شد ولی یک عده عصبانی میخواستن از اتوبوس ایستاده و در باز پیاده بشن که پشیمون شدن و رفتن ته اتوبوس و با هم شروع به حرف زدن کردن و مدتی بعد یک پارچه مثل پرده کشیدن و اون عقب شروع به خوندن مسائل مذهبی کردن
یک نفر که ته اتوبوس خوابش برده بود، دیگه با این همه شلوغی بیدار شد و هاج و واج و با ترس به بقیه نگاه میکرد و شاید فکر میکرد مرده و اینها هم نکیر و منکر هستن، مدتی با منگی گذشت و چند تا هم صلوات فرستاد تا به هوای رفتن دستشویی، شروع به فرار کرد و به وسط اتوبوس رسید و با همون منگی مجبورش کردن که قر بده، همینطور با قر، رفت جلو تا از در اتوبوس پایین اومد و نفسی کشید و روی زمین ولو شد
چی شده مگه؟
هیچی ما خوابمون برده بود که توی طالبان بیدار شدیم و بعدش به هپروتی ها رسیدیم
اون بیرون هم قاه قاه خنده بلند شد و هر که یک چیزی میگفت
میگم با این وضع این اتوبوس دموکراسی راه نیفته بهتره
آره راه بیفته که خطرناکه
اتوبوس شلوغ تر شد، طوری که حتی اون تهی ها هم دووم نیاوردن و پرده خود را جمع کردن و از ماشین پیاده شدن
و عده ای هم که بیرون بودن، به داخل رفت و آمد میکردن، نیمه های شب وضع داخل اتوبوس، برای مذهبی های دو آتیشه به شدت بدتر به نظر میرسید و اونها رفتن و دست دو تا زن و مرد را گرفتن و کشون کشون به بیرون آوردن و انگار بدشون نمیومد نمایشی از دادگاه های اسلامی برپا کنن و به این ترتیب دعوایی راه افتاده بود که صداش، کل بیابون را گرفته بود
هر که یک چیزی میگفت وانگار تو این قضیه طرفدار مذهبی ها هم بیشتر شده بود و یک عده بودن که هم رقصیده بودن و هم دست زده بودن و وقتی پای سکس به وسط رسیده بود از چند ساعت قبل خود پشیمان شده بودن
به شما چه؟ مگه قرار نبود شما اجبار بوجود نیارید؟
ما قرنها زحمت نکشیدیم که حداقل ظاهر کشورمون را با این آزادیهای حیوانی به این شکل در بیاریم
هی حیوان حیوان نکن! حیوون شمایید که همتون عقب مونده اید
تازه تو سکس هم دست همه را از پشت بستید
ولی در انظار عمومی کار خلاف عفت نمیکنیم
و تحمل هم نمیکنیم
یک عده بلند صلوات فرستادن و عده ای هم پس از کلنجار رفتن با هم، بالاخره از اتوبوس جدا شده و با قدمهای استوار رفتن
مگه ما چیکار میکردیم؟ داشتیم همدیگه را میبوسیدیم
استغفرالله! دهنت را میبندی یا برات ببندیم؟
چیکارشون دارید؟ شما مملکت درست کردید برامون مثلاٌ؟ یک مشت روانی و عقده ای جنسی تو مملکت دارن راه میرن
همون شما بهتره برید تو غربتون زندگی کنید چیکار به این کشور دارید؟
خاک برسرتون که فقط شعار میدید، من میگم اینقدر به خودتون افتخار میکنید چه غلطی کردید؟ چیکار کردید؟
همین که حیوونها را بستیم تا هر غلطی نکنن، بزرگترین کاره
ولش کن بابا این فقط شعار میده، خودتون که از حیوون هم بدترید ولی آزادید تو این مملکت تصمیم بگیرید و هر غلطی میخواید بکنید، بسه دیگه! حال و روز این مملکت معلومه
خفه شو وگرنه.....
تو خفه شو ما دیگه اجازه این عربده کشی ها را به تو نمیدیم
دوباره جنجال به کتک کاری رسید ولی قبل از اینکه خیلی شلوغ بشه جلوی جمعیت عصبانی گرفته شد و همان فرد مذهبی عاقل گفت:
اینکه من از نبود اجبار مذهبی صحبت کردم، ربطی به فرهنگ ما ایرانی ها نداره و بایستی حد فرهنگ خودمون را حفظ کنیم تا بتونیم از شر خشونت از هر دو طرف در امان باشیم
یک نفر از مخالفین گفت:
یعنی چی حد فرهنگ؟ از حالا به بعد میخواید اجبارهای مذهبتون را به اسم فرهنگ بر ما حقنه کنید؟
یکی دیگه از مخالفین مذهب گفت:
مقصود اجبار مذهبی میتونه نباشه، همین که در مورد فرهنگ، نهاد دین کاره ای نباشه و به قانون سپرده بشه کافیه، یعنی بایستی براساس حقوق انسانها و فرهنگ رایج در کشور قوانینی تدوین بشن که بتونن کنترلی در جامعه ایجاد کنن
یعنی شما میخواید این جنگ و دعوا را به جایی مثل مجلس بفرستید؟ خب چه فرقی میکنه، اینجا براش صحبت کنیم بهتر نیست تا حداقل برای خودمون به نتیجه ای برسیم؟
راست میگه، صحبت کنیم بهتره، اینکه تفاوت قانون با نهادهای دینی چی میتونه باشه؟
مهمترین فرقش اینه که مجری قانون مشخصه که کی بایستی باشه و هرکسی خودسرانه نمیتونه دست به بگیرو ببند بزنه، میتونه شکایت بکنه و در دادگاه های صالح رسیدگی بشه
مذهبی عاقل:
اینطوری بهتره چون، با قانون میشه از فرهنگ، دفاع کرد تا خشونت بسط پیدا نکنه
ولی همین فرهنگ، فرهنگ ...باعث مشکلات زیادی میشه که از لحاظ روانی - جنسی به شدت در عمق جامعه جریان داره، زمانه عوض شده و از بلوغ تا ازدواج، نزدیک به دو دهه از بهترین عمر جنسی یک جوون، فاصله افتاده
تازه ازدواجهای صرفاٌ برطرف کننده نیاز جنسی هم جوابگوی یک انسان امروزی نیستن
آزه دیگه ... این حرفها را میزنید تا راه غرب را برای کشور عزیزمون باز کنید، غربزده ها!
چه ربطی داره؟ اصلاٌ به غرب و شرق ربطی نداره، کی میگه فرهنگ دوران مدرن مال غربه که ما به عنوان شرقی باهاش مخالفت کنیم؟ حتی دشمنی کنیم تا شرقمون را حفظ کنیم؟ بسیاری از رفتاری که در جامعه مثلاٌ غربی میبینید بعد از دوران مدرن به فرهنگ تبدیل شده و وقتی قرار شد عقل نقاد، در همین کشور هم تصمیم گیرنده باشه، ناگذیر تو برخی مسائل ما درست بایستی به همونجا برسیم، پس جنگ شرق و غرب راه نندازید تا بتونیم مشکلات بسیار مهم مملکتمون را حل کنیم
چنان مدرن،مردن میکنه انگار مدینه فاضله افلاطونه، بابا خودشون هم تو مدرن موندن و هر روز دوست دارن ازش فاصله بگیرن
تو چیش موندن؟ تو این موندن که جوامع آروم و باثباتی دارن و در تب و تاب جنگهای داخلی و خارجی نمیسوزن؟ تو این موندن که حقوق انسانی بهتر از سایرافکار و اعتقادات، رعایت میشه؟ تو این موندن که آزادی بیان ندارن و اجازه مخالفت با اندیشه های مدرنشون را ندارن؟ چی چی میگی بابا؟ ما همینها را هم داشته باشیم خیلی خیلی عالیه و میتونیم به سمت آینده پیش بریم و اشکالات را هم برطرف کنیم، کم از این شعارهای پوچ حکومت آخوندی تحویلمون بدید!
آزه یک کمی به خودمون نگاه کنیم که چی داریم اینقده ذوق قد و بالای خودمون را میکنیم
اگه نگید اینم شعاره، انگار این دفعه دیگه دست اجبار مردمی از ایران را در کنار هم نشونده بود تا مشکلات فراوون موجود و در پیش رو را با گفتگو حل کنن
چیرز
اللهم صل الا محمد و آل محمد
آره اتوبوس دموکراسی میخواست اینبار راه بیفته و یک عده هم به افتخارش، مینوشیدن و عده ای هم صلوات میفرستادن و این همان چیزی بود که ایران نیاز داشت تا گروه های مختلف بشینن و به روش خودشون برای دموکراسی، جشن بگیرن
البته یک عده از این صلواتها هم برای سلامتی دموکراسی گفته نشد، بلکه به شدت عصبی و در مخالفت افرادی که الکل میخوردن و پناه آوردن به خدایشان از شر شیطان رجیم فرستاده شد، به همین خاطر هم برخی از مخالفین مذهب با روغن داغ بیشتری به سلامتی هم مینوشیدن
"کله گرمها" یک آهنگ قردار گذاشتن و از بلندگوهای اتوبوس پخش میشد و وسط اتوبوس هم به قر دادن مشغول شدن
"کله شعاری ها" هم خیلی عصبی شلوغ بازی میکردن و میخواستن جلوشون را بگیرن ولی اونقدر تب شادی گرم بود که حریف نشدن
حاج آقا تو چرا دیگه؟ این اعمال کریه و کفر را چرا تماشا میکنی؟ پاشو تا از اتوبوس بیرون بندازیمشون!
ما همینطوری بزرگ شدیم تو طالبان که نبودیم
و حاج آقا در حالیکه بغل دستی را تشویق به دست زدن میکرد گفت:
نگاه کن این ناقلا چقدر قشنگ میرقصه، دمش گرم
بلند شد و داد زد دم همتون گرم!
که فریاد تشویق بلند شد ولی یک عده عصبانی میخواستن از اتوبوس ایستاده و در باز پیاده بشن که پشیمون شدن و رفتن ته اتوبوس و با هم شروع به حرف زدن کردن و مدتی بعد یک پارچه مثل پرده کشیدن و اون عقب شروع به خوندن مسائل مذهبی کردن
یک نفر که ته اتوبوس خوابش برده بود، دیگه با این همه شلوغی بیدار شد و هاج و واج و با ترس به بقیه نگاه میکرد و شاید فکر میکرد مرده و اینها هم نکیر و منکر هستن، مدتی با منگی گذشت و چند تا هم صلوات فرستاد تا به هوای رفتن دستشویی، شروع به فرار کرد و به وسط اتوبوس رسید و با همون منگی مجبورش کردن که قر بده، همینطور با قر، رفت جلو تا از در اتوبوس پایین اومد و نفسی کشید و روی زمین ولو شد
چی شده مگه؟
هیچی ما خوابمون برده بود که توی طالبان بیدار شدیم و بعدش به هپروتی ها رسیدیم
اون بیرون هم قاه قاه خنده بلند شد و هر که یک چیزی میگفت
میگم با این وضع این اتوبوس دموکراسی راه نیفته بهتره
آره راه بیفته که خطرناکه
اتوبوس شلوغ تر شد، طوری که حتی اون تهی ها هم دووم نیاوردن و پرده خود را جمع کردن و از ماشین پیاده شدن
و عده ای هم که بیرون بودن، به داخل رفت و آمد میکردن، نیمه های شب وضع داخل اتوبوس، برای مذهبی های دو آتیشه به شدت بدتر به نظر میرسید و اونها رفتن و دست دو تا زن و مرد را گرفتن و کشون کشون به بیرون آوردن و انگار بدشون نمیومد نمایشی از دادگاه های اسلامی برپا کنن و به این ترتیب دعوایی راه افتاده بود که صداش، کل بیابون را گرفته بود
هر که یک چیزی میگفت وانگار تو این قضیه طرفدار مذهبی ها هم بیشتر شده بود و یک عده بودن که هم رقصیده بودن و هم دست زده بودن و وقتی پای سکس به وسط رسیده بود از چند ساعت قبل خود پشیمان شده بودن
به شما چه؟ مگه قرار نبود شما اجبار بوجود نیارید؟
ما قرنها زحمت نکشیدیم که حداقل ظاهر کشورمون را با این آزادیهای حیوانی به این شکل در بیاریم
هی حیوان حیوان نکن! حیوون شمایید که همتون عقب مونده اید
تازه تو سکس هم دست همه را از پشت بستید
ولی در انظار عمومی کار خلاف عفت نمیکنیم
و تحمل هم نمیکنیم
یک عده بلند صلوات فرستادن و عده ای هم پس از کلنجار رفتن با هم، بالاخره از اتوبوس جدا شده و با قدمهای استوار رفتن
مگه ما چیکار میکردیم؟ داشتیم همدیگه را میبوسیدیم
استغفرالله! دهنت را میبندی یا برات ببندیم؟
چیکارشون دارید؟ شما مملکت درست کردید برامون مثلاٌ؟ یک مشت روانی و عقده ای جنسی تو مملکت دارن راه میرن
همون شما بهتره برید تو غربتون زندگی کنید چیکار به این کشور دارید؟
خاک برسرتون که فقط شعار میدید، من میگم اینقدر به خودتون افتخار میکنید چه غلطی کردید؟ چیکار کردید؟
همین که حیوونها را بستیم تا هر غلطی نکنن، بزرگترین کاره
ولش کن بابا این فقط شعار میده، خودتون که از حیوون هم بدترید ولی آزادید تو این مملکت تصمیم بگیرید و هر غلطی میخواید بکنید، بسه دیگه! حال و روز این مملکت معلومه
خفه شو وگرنه.....
تو خفه شو ما دیگه اجازه این عربده کشی ها را به تو نمیدیم
دوباره جنجال به کتک کاری رسید ولی قبل از اینکه خیلی شلوغ بشه جلوی جمعیت عصبانی گرفته شد و همان فرد مذهبی عاقل گفت:
اینکه من از نبود اجبار مذهبی صحبت کردم، ربطی به فرهنگ ما ایرانی ها نداره و بایستی حد فرهنگ خودمون را حفظ کنیم تا بتونیم از شر خشونت از هر دو طرف در امان باشیم
یک نفر از مخالفین گفت:
یعنی چی حد فرهنگ؟ از حالا به بعد میخواید اجبارهای مذهبتون را به اسم فرهنگ بر ما حقنه کنید؟
یکی دیگه از مخالفین مذهب گفت:
مقصود اجبار مذهبی میتونه نباشه، همین که در مورد فرهنگ، نهاد دین کاره ای نباشه و به قانون سپرده بشه کافیه، یعنی بایستی براساس حقوق انسانها و فرهنگ رایج در کشور قوانینی تدوین بشن که بتونن کنترلی در جامعه ایجاد کنن
یعنی شما میخواید این جنگ و دعوا را به جایی مثل مجلس بفرستید؟ خب چه فرقی میکنه، اینجا براش صحبت کنیم بهتر نیست تا حداقل برای خودمون به نتیجه ای برسیم؟
راست میگه، صحبت کنیم بهتره، اینکه تفاوت قانون با نهادهای دینی چی میتونه باشه؟
مهمترین فرقش اینه که مجری قانون مشخصه که کی بایستی باشه و هرکسی خودسرانه نمیتونه دست به بگیرو ببند بزنه، میتونه شکایت بکنه و در دادگاه های صالح رسیدگی بشه
مذهبی عاقل:
اینطوری بهتره چون، با قانون میشه از فرهنگ، دفاع کرد تا خشونت بسط پیدا نکنه
ولی همین فرهنگ، فرهنگ ...باعث مشکلات زیادی میشه که از لحاظ روانی - جنسی به شدت در عمق جامعه جریان داره، زمانه عوض شده و از بلوغ تا ازدواج، نزدیک به دو دهه از بهترین عمر جنسی یک جوون، فاصله افتاده
تازه ازدواجهای صرفاٌ برطرف کننده نیاز جنسی هم جوابگوی یک انسان امروزی نیستن
آزه دیگه ... این حرفها را میزنید تا راه غرب را برای کشور عزیزمون باز کنید، غربزده ها!
چه ربطی داره؟ اصلاٌ به غرب و شرق ربطی نداره، کی میگه فرهنگ دوران مدرن مال غربه که ما به عنوان شرقی باهاش مخالفت کنیم؟ حتی دشمنی کنیم تا شرقمون را حفظ کنیم؟ بسیاری از رفتاری که در جامعه مثلاٌ غربی میبینید بعد از دوران مدرن به فرهنگ تبدیل شده و وقتی قرار شد عقل نقاد، در همین کشور هم تصمیم گیرنده باشه، ناگذیر تو برخی مسائل ما درست بایستی به همونجا برسیم، پس جنگ شرق و غرب راه نندازید تا بتونیم مشکلات بسیار مهم مملکتمون را حل کنیم
چنان مدرن،مردن میکنه انگار مدینه فاضله افلاطونه، بابا خودشون هم تو مدرن موندن و هر روز دوست دارن ازش فاصله بگیرن
تو چیش موندن؟ تو این موندن که جوامع آروم و باثباتی دارن و در تب و تاب جنگهای داخلی و خارجی نمیسوزن؟ تو این موندن که حقوق انسانی بهتر از سایرافکار و اعتقادات، رعایت میشه؟ تو این موندن که آزادی بیان ندارن و اجازه مخالفت با اندیشه های مدرنشون را ندارن؟ چی چی میگی بابا؟ ما همینها را هم داشته باشیم خیلی خیلی عالیه و میتونیم به سمت آینده پیش بریم و اشکالات را هم برطرف کنیم، کم از این شعارهای پوچ حکومت آخوندی تحویلمون بدید!
آزه یک کمی به خودمون نگاه کنیم که چی داریم اینقده ذوق قد و بالای خودمون را میکنیم
اگه نگید اینم شعاره، انگار این دفعه دیگه دست اجبار مردمی از ایران را در کنار هم نشونده بود تا مشکلات فراوون موجود و در پیش رو را با گفتگو حل کنن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر