یکی از بزرگترین افه های روشنفکری سیاسی ایرانی اینست که هر چه درست نگاه کنی بگی اتفاقات بزرگ سیاسی و حتی اجتماعی دوران اخیر به دست ابرقدرتها صورت گرفته و مدرکش را حتی خودشون رو کردن و میکنند، میگن خیر! اینها توهم توطئه ای بیش نیست، هر چی بدبختی میکشیم از خودمونه و اونها اصلاٌ اینکار ها را نکردن یا نمیکنند!
خب سوال اول: آنها نخواستن بکنند یا نمیکنند؟
پاسخ آنها به تناقض میرسد عده ای که میگن هرچی بدبختی میکشیم از بیشعوری خودمونه، پس چطور ابرقدقدها و اسمشو نبرها که به صراحت در عرصه رسانه ای و تبلیغاتی و پشت پرده ای سیاسی جهان به شدت نقش دارن نمیتونن، کاری به نفع خود بکنن؟
و یا چطور نمیخوان کاری بکنن درصورتیکه تو این جهان شلوغ پلوغ کار نکردن برای ابرقدرتها همون و کلاهشون را باد بردن، همونطور
سوال دوم:
اینکه روشنفکرهامون میگن توهم توطئه و میگن تموم بدبختی هامون از نفهمی خودمونه میخوان خودمون را بزرگ کنن یا کوچیک؟
خب معلومه از بدبختی خودمونه که قدرتها به کارهامون دخالت میکنن و موفق هم میشن ولی افرادی که از ارکان سیاست چیزی متوجه نمیشن، چطوری میخوان خودشون را حداقل به شکل واقعی بزرگ کنن و درست ببینن تا بقیه؟
خلاصه اینکه یک نویسنده ای شخصیتی مجنون و باحال تحت عنوان دایی جان ناپلئون ساخت تا بعدها خوابان هر آنکس که آگاهی سیاسی دارد را به این نام، ملقب کند
خدا را شکر که من حداقل این توهم توطئه دارم این روشنفکرها که جز تناقض و نابینایی هیچی ندارن!